پدیده خستگی اجتماعی چیست؟ 10 علت علمی برای دلزدگی از جمع و جماعت

به گزارش مجله تخصصی کامپیوتر، پدیده خستگی اجتماعی مسئله ای است که بسیاری از افراد در زندگی روزمره تجربه می نمایند. این احساس زمانی رخ می دهد که فرد پس از معاشرت طولانی یا تعاملات اجتماعی مداوم، دچار احساس خستگی ذهنی و احساسی (Mental & Emotional Exhaustion) می گردد. بعضی افراد پس از حضور در جمع های بزرگ، جلسات کاری یا حتی مکالمات طولانی، احساس کمبود انرژی نموده و احتیاج به تنهایی پیدا می نمایند.

پدیده خستگی اجتماعی چیست؟ 10 علت علمی برای دلزدگی از جمع و جماعت

این پدیده بیشتر در افراد درون گرا دیده می گردد، اما حتی افراد برون گرا نیز ممکن است در شرایط خاصی دچار آن شوند. علت اصلی خستگی اجتماعی می تواند به پردازش اطلاعات زیاد، کوشش برای تطبیق با انتظارات دیگران و احتیاج به تعامل مستمر مربوط باشد. علاوه بر این، محیط های اجتماعی پُر از تحریک های حسی (Sensory Overload)، می توانند فکر را خسته نمایند. گاهی اوقات، مجبور شدن به مکالمات غیرضروری یا حضور در جمع هایی که فرد احساس راحتی نمی نماید، باعث افزایش این خستگی می گردد.

بعلاوه، فشار اجتماعی برای حفظ تصویر مثبت (Maintaining a Social Persona) می تواند انرژی زیادی از فرد بگیرد. این پدیده می تواند در بلندمدت بر سلامت روان تأثیر بگذارد و احتیاج به استراحت و تنظیم تعاملات اجتماعی را افزایش دهد.

در ادامه، 10 علت علمی که باعث خستگی اجتماعی می گردد را آنالیز خواهیم کرد.

1- پردازش بیش ازحد اطلاعات در تعاملات اجتماعی

یکی از دلایل اصلی خستگی اجتماعی، پردازش اطلاعات زیاد (Information Overload) هنگام تعامل با دیگران است. در هر مکالمه، مغز باید سیگنال های کلامی و غیرکلامی را تحلیل کند، احساسات طرف مقابل را درک کند و به درستی پاسخ دهد. این فرآیند، به خصوص در جمع های بزرگ، می تواند باعث خستگی فکری گردد. افراد درون گرا بیشتر از برون گراها به این نوع پردازش حساس هستند، زیرا مغز آن ها اطلاعات را با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل می نماید. حتی در مکالمات کوتاه، مغز باید تُن صدا، زبان بدن و پیغام های پنهان را رمزگشایی کند. این حجم زیاد از پردازش شناختی، انرژی فکری را کاهش داده و باعث احساس خستگی می گردد. بعضی افراد پس از چند ساعت معاشرت، احساس می نمایند که دیگر توانایی پردازش اطلاعات تازه را ندارند. این مشکل در محیط های اجتماعی که احتیاج به تصمیم گیری سریع (Quick Decision-Making) دارد، مانند جلسات کاری یا مهمانی ها، شدیدتر است. برای کاهش این خستگی، بهتر است بین تعاملات اجتماعی وقفه های کوتاهی ایجاد کنید تا مغز زمان لازم برای پردازش اطلاعات را داشته باشد.

2- کوشش برای حفظ تصویر اجتماعی و نقش های مختلف

بسیاری از افراد در محیط های اجتماعی، به طور ناخودآگاه کوشش می نمایند که تصویر اجتماعی (Social Image) خود را حفظ نمایند.یعنی آن ها در تعاملات خود سعی می نمایند که خوش برخورد، مؤدب یا اجتماعی به نظر برسند، حتی اگر در آن لحظه احساس راحتی نداشته باشند. این نقش بازی اجتماعی (Social Role-Playing) احتیاج به انرژی فکری دارد، زیرا فرد باید رفتار، گفتار و زبان بدن خود را مدیریت کند. این کوشش برای هماهنگ شدن با دیگران می تواند به مرورزمان باعث خستگی روانی گردد. بعضی افراد در محیط های اجتماعی احساس می نمایند که باید شخصیتی متفاوت از خود واقعی شان را نشان دهند، که این مسئله باعث استرس و کاهش انرژی می گردد. برای مثال، فردی که در محیط کاری باید همواره پرانرژی و مثبت باشد، ممکن است در انتها روز به شدت احساس فرسودگی کند. فشار ناشی از کوشش برای جلب رضایت دیگران، باعث می گردد که مغز به طور مداوم در حالت کنترل و نظارت باشد. برای جلوگیری از این نوع خستگی، بهتر است در محیط هایی قرار بگیرید که بتوانید بدون نگرانی درباره قضاوت دیگران، خود واقعی تان باشید.

3- تحریک بیش ازحد حسی در محیط های اجتماعی شلوغ

یکی از عواملی که باعث تشدید خستگی اجتماعی می گردد، تحریک بیش ازحد حسی (Sensory Overload) در محیط های اجتماعی است. مغز انسان به طور طبیعی در محیط های آرام و کنترل شده بهتر عمل می نماید، اما در جمع های بزرگ، سیگنال های دیداری، شنیداری و حتی بویایی زیادی دریافت می نماید. مثلاً در یک مهمانی، صدای افراد، نورهای زیاد، بوهای مختلف و حتی حرکت های اطراف، همگی باعث افزایش تحریک حسی می شوند. این موضوع به خصوص برای افرادی که حساسیت حسی بالایی دارند یا دچار اضطراب اجتماعی هستند، مشکل ساز می گردد. مغز این افراد باید کوشش بیشتری برای فیلتر کردن اطلاعات غیرضروری انجام دهد که همین مسئله باعث خستگی زودهنگام می گردد. بعضی افراد پس از حضور در مکان های شلوغ مانند مراکز خرید یا کنفرانس ها، احتیاج دارند که برای مدتی تنها باشند تا فکرشان بازیابی گردد. کاهش زمان حضور در محیط های شلوغ و انتخاب مکان هایی که احساس آرامش بیشتری ایجاد می نمایند، می تواند یاری نماینده باشد. بعلاوه، داشتن وقفه های آرامش بخش (Calm Breaks) در بین تعاملات اجتماعی، باعث کاهش این نوع خستگی می گردد.

4- نداشتن مرزهای اجتماعی و تعامل بیش ازحد

یکی از مشکلاتی که باعث خستگی اجتماعی می گردد، نبود مرزهای معین (Lack of Boundaries) در تعاملات اجتماعی است. بعضی افراد به علت تعهدات اجتماعی، احساس می نمایند که مجبورند در تمام رویدادها شرکت نمایند یا همواره جوابگوی دیگران باشند. این مسئله باعث می گردد که بیش ازحد درگیر ارتباطات اجتماعی شوند و زمان کافی برای استراحت نداشته باشند. تعامل مداوم با دیگران، بدون داشتن زمان شخصی، می تواند انرژی فکری را کاهش داده و باعث فرسودگی گردد. بعضی افراد نمی توانند به درخواست های اجتماعی نه بگویند و همین مسئله باعث می گردد که خود را در موقعیت های خسته نماینده قرار دهند. بعلاوه، بعضی مکالمات طولانی و غیرضروری، بدون داشتن ارزش احساسی یا شناختی، می توانند باعث کاهش انگیزه برای ارتباطات بعدی شوند. برای کاهش این نوع خستگی، بهتر است حد و مرزهای اجتماعی معینی معین کنید و فقط در موقعیت هایی حضور داشته باشید که واقعاً برایتان ارزش دارند. ایجاد زمان هایی برای استراحت و دوری از تعاملات اجتماعی، به فکر یاری می نماید که انرژی خود را بازیابی کند.

5- احتیاج به تنهایی برای بازیابی انرژی فکری

بعضی افراد، به ویژه درون گراها، برای بازیابی انرژی فکری خود احتیاج به تنهایی دارند. تعاملات اجتماعی، حتی اگر لذت بخش باشند، می توانند باعث کاهش سطح انرژی شوند و احتیاج به ریکاوری احساسی (Emotional Recharge) را افزایش دهند. این مسئله به این علت است که مغز، در تعاملات اجتماعی، به طور مداوم درگیر پردازش اطلاعات، مدیریت احساسات و تحلیل موقعیت ها است. درون گراها معمولاً پس از معاشرت طولانی، احتیاج دارند که مدتی را تنها بگذرانند تا دوباره تعادل فکری خود را پیدا نمایند. این به معنای آن نیست که آن ها از اجتماع بیزارند، بلکه تنها به استراحت بیشتری برای تنظیم فکر خود احتیاج دارند. اختصاص زمان به فعالیت های آرامش بخش مانند خواندن کتاب، پیاده روی یا مدیتیشن، می تواند به بازیابی انرژی یاری کند. افراد برون گرا نیز ممکن است در شرایط خاصی به این نوع استراحت احتیاج داشته باشند، به خصوص اگر تحت استرس قرار گرفته باشند. پذیرفتن این احتیاج و برنامه ریزی برای استراحت پس از تعاملات اجتماعی، به کاهش خستگی و افزایش کیفیت ارتباطات یاری می نماید.

6- تأثیر استرس اجتماعی بر خستگی فکری

یکی از دلایل خستگی اجتماعی، استرس ناشی از تعاملات اجتماعی است. بعضی افراد هنگام صحبت با دیگران یا حضور در جمع های بزرگ، به شدت نگران این هستند که چگونه باید رفتار نمایند. این نگرانی باعث افزایش کورتیزول (Cortisol)، هورمون استرس، در بدن می گردد که می تواند انرژی فکری را کاهش دهد. افراد با اضطراب اجتماعی، بیش ازحد به نحوه صحبت کردن، حرکات بدن و واکنش های دیگران فکر می نمایند. این پردازش اضافی می تواند فکر را خسته کند، حتی اگر تعاملات اجتماعی کوتاه مدت باشند. استرس اجتماعی بعلاوه باعث می گردد که فرد پس از یک جلسه کاری یا مهمانی، احساس تخلیه انرژی کند. بعضی افراد برای جبران این خستگی، به سرعت به فضای شخصی خود پناه می برند و از ارتباطات بعدی پرهیز می نمایند. یکی از راه های کاهش این استرس، تمرین تکنیک های آرامش بخش مانند تنفس عمیق یا تمرکز بر لحظه حال است. بعلاوه، خودآگاهی در خصوص الگوهای فکری منفی و کوشش برای تغییر آن ها می تواند اندازه خستگی اجتماعی را کاهش دهد. مدیریت استرس اجتماعی، به حفظ انرژی فکری و افزایش لذت از تعاملات یاری می نماید.

7- تأثیر روابط سطحی و غیرصمیمی بر خستگی اجتماعی

ارتباطات اجتماعی همواره انرژی بخش نیستند، مخصوصاً اگر فرد درگیر روابط سطحی و غیرصمیمی باشد. بعضی افراد پس از مکالمه های روزمره و سطحی، احساس می نمایند که هیچ ارتباط عمیقی برقرار نکرده اند و در نتیجه، از نظر فکری خسته تر می شوند. این نوع روابط معمولاً شامل تعارف های اجتماعی، مکالمات کوتاه و تعاملات اجباری در محیط های کاری یا اجتماعی است. افراد درون گرا معمولاً بیشتر از این نوع ارتباطات خسته می شوند، زیرا آن ها ترجیح می دهند که گفت وگوهای عمیق و معنادار داشته باشند. در مقابل، برون گراها ممکن است از این نوع تعاملات کمتر احساس خستگی نمایند، اما اگر این ارتباطات فاقد ارزش احساسی باشند، برای آن ها نیز کسل نماینده خواهد بود. خستگی ناشی از این روابط می تواند باعث گردد که فرد به مرورزمان از تعاملات اجتماعی دوری کند. یکی از راه های کاهش این نوع خستگی، تمرکز بر روابط باکیفیت و ارتباطات صمیمی است. گذراندن زمان با افرادی که ارتباط عمیق تری با آن ها دارید، می تواند باعث افزایش انرژی به جای تخلیه آن گردد. داشتن ارتباطات معنادار، تأثیر زیادی بر کاهش خستگی اجتماعی دارد.

8- تأثیر شخصیت بر اندازه تحمل تعاملات اجتماعی

شخصیت افراد نقش مهمی در اندازه تحمل تعاملات اجتماعی و احساس خستگی پس از آن دارد. در حالی که برون گراها معمولاً از بودن در جمع انرژی می گیرند، درون گراها پس از مدتی احتیاج به استراحت دارند. این تفاوت به نحوه پردازش اطلاعات در مغز آن ها مربوط می گردد. مغز درون گراها معمولاً حساس تر به تحریکات بیرونی است، بنابراین معاشرت بیش ازحد باعث خستگی زودهنگام آن ها می گردد. در مقابل، برون گراها ممکن است به تعاملات اجتماعی به عنوان راهی برای افزایش سطح دوپامین نگاه نمایند. اما حتی بعضی از برون گراها نیز در شرایط خاص، مانند جلسات طولانی یا تعاملات اجباری، احساس خستگی می نمایند. شناخت تیپ شخصیتی خود می تواند به شما یاری کند که بهتر برنامه ریزی کنید و از تعاملات اجتماعی بدون ایجاد خستگی بیش ازحد لذت ببرید. برای درون گراها، ایجاد وقفه های کوتاه در تعاملات اجتماعی و داشتن زمان های اختصاصی برای استراحت مفید است. در حالی که برای برون گراها، حفظ تعادل بین تعاملات اجتماعی و استراحت فکری می تواند از خستگی غیرمنتظره جلوگیری کند. شناخت شخصیت خود و تنظیم اندازه تعاملات اجتماعی بر اساس آن، تأثیر مثبتی بر سلامت روان دارد.

9- تأثیر مکالمات خسته نماینده و طولانی بر انرژی فکری

بعضی افراد به علت شرکت در مکالمات طولانی و خسته نماینده، پس از تعاملات اجتماعی احساس کمبود انرژی می نمایند. گفت وگوهایی که بیش ازحد طولانی، یکنواخت یا پر از اطلاعات غیرضروری هستند، می توانند فکر را فرسوده نمایند. مکالماتی که در آن فرد باید مدام گوش دهد، واکنش نشان دهد و درگیر بحث هایی گردد که برایش مجذوب کننده نیست، خستگی بیشتری ایجاد می نماید. به ویژه اگر مکالمه یک طرفه باشد و یکی از طرفین مدام صحبت کند، فرد مقابل دچار فرسودگی فکری می گردد. بعضی مکالمات شامل شکایت های مداوم، درگیری های احساسی یا موضوعات منفی هستند که تأثیر مستقیمی بر سطح انرژی فرد دارند. شرکت در چنین تعاملاتی باعث می گردد که فرد پس از آن احتیاج به استراحت بیشتری داشته باشد. یکی از راه های جلوگیری از این خستگی، مدیریت مکالمات و کوتاه کردن زمان تعاملات غیرضروری است. بعلاوه، تغییر موضوع بحث به چیزی که برای شما مجذوب کننده تر است، می تواند انرژی مکالمه را افزایش دهد. تمرکز بر مکالمات متعادل و دوسویه، می تواند اندازه خستگی اجتماعی را کاهش دهد.

10- تأثیر تعاملات اجباری و حضور در جمع های نامطلوب بر خستگی اجتماعی

تعاملات اجباری یکی از مهم ترین دلایل خستگی اجتماعی بیش ازحد است. وقتی فرد مجبور به حضور در جمع هایی باشد که علاقه ای به آن ها ندارد، انرژی روانی او به سرعت تخلیه می گردد. این اتفاق معمولاً در موقعیت هایی مانند مهمانی های خانوادگی، جلسات کاری یا رویدادهای اجتماعی رسمی رخ می دهد که فرد نمی تواند از آن ها اجتناب کند. یکی از دلایل این خستگی، فشار برای رفتار مطابق با انتظارات اجتماعی است که احتیاج به کوشش فکری زیادی دارد. در چنین شرایطی، فرد ممکن است احساس کند که در حال ایفای نقش است و نمی تواند خودش باشد. به همین علت، بسیاری از افراد پس از این نوع تعاملات، احتیاج به زمان بیشتری برای استراحت دارند. برای جلوگیری از این نوع خستگی، می توان با کاهش مدت زمان حضور در این رویدادها یا داشتن یک برنامه خروج زودهنگام از تخلیه انرژی بیش ازحد جلوگیری کرد. بعلاوه، انتخاب کردن گفت وگوهای کوتاه و پیدا کردن افرادی که ارتباط بهتری با آن ها دارید، می تواند اندازه استرس را کاهش دهد. کاهش تعاملات اجباری و تمرکز بر ارتباطات معنادار، یکی از برترین راه های جلوگیری از خستگی اجتماعی است.

منبع: یک پزشک
انتشار: 30 بهمن 1403 بروزرسانی: 30 بهمن 1403 گردآورنده: majalepc.ir شناسه مطلب: 2302

به "پدیده خستگی اجتماعی چیست؟ 10 علت علمی برای دلزدگی از جمع و جماعت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پدیده خستگی اجتماعی چیست؟ 10 علت علمی برای دلزدگی از جمع و جماعت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید