واکنش جالب برنده نوبل 2021 به خبر برنده شدنش ، آموزشگاه سوئد با انتخاب این نویسنده اشتباهش را جبران کرد؛ او شاهنامه و هزار و یک شب را خوانده است

به گزارش مجله تخصصی کامپیوتر، نخستین رمان برنده نوبل ادبیات 2021 با ترجمه مشترک غلامرضا امامی، مترجم پیشکسوت و فرشته عبدلی از سوی انتشارات گویا راهی بازار کتاب شد. امامی با شناختی که از گورنه دارد می گوید: گورنه عاشق شاهنامه و هزارو یک شب است.

واکنش جالب برنده نوبل 2021 به خبر برنده شدنش ، آموزشگاه سوئد با انتخاب این نویسنده اشتباهش را جبران کرد؛ او شاهنامه و هزار و یک شب را خوانده است

خبرنگاران- فرشاد شیرزادی: غلامرضا امامی مترجم پیشکسوت، ترجمه آثار شاخصی مانند برترین کارهای اومبرتو اکو را در کارنامه خود دارد و به تازگی نخستین ترجمه رمان عبدالرزاق گورنه، نویسنده اهل تانزانیا و برنده نوبل سال 2021 را با عنوان خاطره کوچ به فارسی برگردانده است. او می گوید: عبدالرزاق گورنه، که در کودکی مادربزرگش قصه های شاهنامه و هزارو و یک شب را برایش می خوانده، صدای بی صدایان، پناه بی پناهان و روایتگر 90 میلیون آواره در جهان است.

گفت وگوی ما درباره نخستین کتابی است که از این نویسنده به فارسی ترجمه شده. به خطابه نوبل هم پرداخته ایم و شخصیت گورنه را واکاوی نموده ایم. گفت و گو با غلامرضا امامی را بخوانید:

خاطره کوچ اثر عبدالرزاق گورنه که شما مترجم نخستین کتاب این نویسنده برنده نوبل ادبیات سال 2021 در ایران هستید، چه ویژگی هایی داشت که به عنوان نخستین کتاب آن را ترجمه کردید؟

نخست اینکه کتاب همان طور که در بیانیه داوران جایزه نوبل آمده است، به دو مشکل بزرگ بشری اشاره می نماید.

حوادث این کتاب مربوط به جنگ جهانی اول است. کتاب هایی هستند که به این جنگ پرداخته اند. وداع با اسلحه ارنست همینگوی یا خانواده تیبو اثر درخشان روژه مارتن دوگار فرانسوی هم به جنگ جهانی اول می پردازد. چه ویژگی هایی این اثر را از نگاه شما از دیگر آثار در این زمینه متمایز می نماید؟

بخش قابل توجهی از این کتاب به استعمار آلمان در قاره افریقا و وطن گورنه یعنی تانزانیا می پردازد. این کتاب همان طور که خوانده اید و می دانید به مسائل پناهندگی و مهاجران می پردازد. پناهندگانی که مانند خود جناب گورنه، در 17 سالگی تجربیاتی را از پس سر می گذرانند.

بد نیست قدری درباره تحولات این کشور برای مخاطبان بگویید. چون در کتاب هم آمده است.

گورنه تنها 17 سال داشت که در کشورش کودتا شده است. گورنه از این کشتارها و فجایع دل خوشی ندارد. او به انگلستان پناهنده می گردد. اما کار عجیبی که می نماید این است که به کارهای روزمره دیگر پناهندگان نمی پردازد، بلکه زبان انگلیسی اش را کامل می نماید و به مقام استادی ادبیات دانشگاه کنت انگلستان می رسد. ایشان مساله پناهندگان و بحران هویت آنها را در کتاب خاطرات کوچ طی یک داستان بلند بیان می نماید. یعنی کنده شدن از سرزمین و زادگاه و محل تولدش. آن هم با همه ویژگی هایی که سرزمین پدری دارد. یعنی زبان، سنت ها و عقاید و... و در یک سرزمین تازه و فضای تازه قرار می گیرد. در پی این اثر او نقبی به گذشته می زند و یکی از عمده ترین مسائل بشری را بیان می نماید.

از چه حیث می توان مطرح نمود که موضوعی که گورنه درباره اش می نویسد یکی از به قول شما مهم ترین مسائل بشری است؟

سال گذشته میلادی 90 میلیون آواره در جهان وجود داشت. از این تعداد 35 میلیونش را بچه ها دربرمی گیرند. از نظر شما این جزو فجایع بشری نیست؟! تبعیدی ها، مهاجران، پناهندگان و موضوعاتی که به زندگی آنها ارتباط می یابد، از دریاها و دره ها عبور می نمایند تا به زندگی بهتری برسند یا از بیم مرگ فرار می نمایند... بسیاری از این تعداد غرق می شوند. تعدادی به انحای مختلف جزو تلفات اند. بسیاری از آنها در سرزمین های مقصد ستم ها می بینند و تحقیرها می شوند. تمام کوشششان هم این است که سرزمین تازه ای پیدا نمایند تا دمی بیاسایند و آسودگی خاطر داشته باشند و به نخستین حق آنها که همانا زندگی کردن است ادامه دهند و بپردازند.

عبدالرزاق گورنه از نگاه شما به عنوان نخستین مترجمش چگونه نویسنده ای است؟

عبدالرزاق گورنه به گمانم صدای وجدان بشری است که می توان آن را شنید.

چرا این رمان را ترجمه کردید؟

این رمان نخستین رمان بلند اوست. وقتی این کتاب را دیدم و خواندم از آن خوشم آمد و در این کتاب ابتدای امر درآمدی درباره زندگی گورنه نوشتم. همچنن خطابه کم نظیر گورنه در مراسم جایزه نوبل 2021 را آوردم که او عشقش را به نگارش و نوشتن بیان می نماید. سپس شعری که مرحوم آل احمد از یک شاعر انگلیسی از زبان فرانسه ترجمه نموده بود، از اودن با عنوان ترانه پناهندگان در کتاب چاپ شده است.

به گمانم وظیفه اصلی ادبیات این است که از واقعیت به حقیقت برسد و گورنه در این راستا از بودن به شدن بسیار کوشش نموده و پیروز و کارآمد از عرصه نوشتن رمان بیرون آمده است.

غلامرضا امامی

در ابتدا محتوای کتاب چشمتان را گرفت یا موضوع آوارگان و 90 میلیون پناهنده در سطح جهان در سال گذشته میلادی؟

بیشتر جذب محتوای کتاب شدم. وقتی کتاب را خواندم احساس کردم که عبدالرزاق گورنه صدای بی صدایان و پناه بی پناهان است. اگر به خاطر داشته باشید، نمی خواهم گذشته را واکاوی کنم، اما دو سال پیش متأسفانه جایزه نوبل ادبیات به پیتر هانتکه رسید. همه جهان و حتی انجمن قلم امریکا هم به این انتخاب اعتراض کردند. صاحب نظران ادبی اعتراض و مطرح نمودند که این فرد هوادار شدید صرب ها و نژادپرست است چون در مراسم تدفین رهبر صرب ها شرکت و سخنرانی نموده و دشمن مسلمانان است. به هر حال با انتخاب عبدالرزاق گورنه راضی شدم که این اشتباه از سوی آموزشگاه سوئد تصحیح شد و جایزه نوبل به کسی رسید که دست کم در ادبیات انگلیسی استاد است. گورنه صدالبته طی همه این سالیان ریشه و زادگاهش را از یاد نبرده است.

احیاناً آشنایی ای با ادبیات آسیا و ادبیات کلاسیک ما هم داشته؟ تا جایی که اطلاع دارم اورهان پاموک شیفته نظامی گنجوی بود و این سخن را وقتی به ایران آمد مطرح نمود.

در توضیح حال عبدالرزاق گورنه خوانده ام که اتفاقاً او شیفته ادبیات ایران است و مادربزرگش قصه ها شاهنامه فردوسی و هزار و یک شب را در کودکی برایش می خوانده.

این رمان را از چه زبانی ترجمه کردید؟ زبان اصلی؟

از انگلیسی و به یاری دوست دیگری، این کتاب را ترجمه کردم.

چرا این نویسنده تا پیش از برنده شدن نوبل ادبیات در ایران این قدر ناشناخته بود و حتی یک کتاب هم از او به فارسی نداشتیم؟

او نه تنها در ایران بلکه در کشورهای دیگر هم ناشناخته بود.

چرا؟

به علت اینکه به گمانم بنگاه های تبلیغاتی و بنگاه های ترجمه که گاه در پی سودجویی اند، آثار او را منتشر ننموده اند. شاید باور نکنید که هنوز یک ناشر معمولی آثار او را چاپ می نماید. نه تنها خودش، بلکه ناشرانش هم تبلیغی روی آثارش انجام نداده اند.

پس از انتخاب شدنش به عنوان برنده نوبل چه؟ جهان اقبالی به آثار او نشان داد؟

به شدت مورد توجه نهاده شد.

نزد اهل فن در اروپا چطور؟ آنها هم او را نمی شناختند؟

اتفاقاً اهل فن و منتقدان قدر اول ادبیات داستانی اروپا او را بیش و کم می شناختند و جسته گریخته با آثارش آشنا بودند. پیش از اینکه برنده نوبل ادبیات گردد، منتقد ادبی گاردین کتاب او را یک شاهکار می داند. یا منتقد ادبی ایندیپندنت آثار او را جزو یکی از ماندگارترین آثار ادبی جهان قلمداد می نماید. یا همین طور منتقد آبزرور. منتقدان ادبی به کارهای گورنه اهمیت می دهند. اما توده مردم چندان توجهی به او و آثارش ندارند و میان آحاد و قاطبه مردم جهان شناخته شده نیست.

واکنش خودش نسبت به برنده شدنش چه بود؟

جالب است بدانید که خودش اصلاً باورش نمی شد که جایزه نوبل را برده است. در مصاحبه ای عنوان می نماید که در خانه بوده و تلفن زنگ زده و به او گفته اند شما جایزه نوبل را برده اید. گورنه می گوید فکر کردم با من شوخی می نمایند و پاسخ آنها را هم با همان شوخی دادم. باورم نشد اما پس از اینکه اخبار را دنبال کردم و شبکه ها را دیدم، دریافتم حقیقت دارد و من برنده نوبل ادبیات سال 2021 شده ام.

گورنه چگونه شخصیتی دارد؟

باور کنید صادقانه بگویم که از خلال آثارش دریافته ام که مرد بزرگ و فروتنی است. او بسیار متواضع است. پس از اینکه جایزه را دریافت کرد گفت این جایزه را به افریقا و افریقایی ها و خوانندگان آثارم تقدیم می کنم. به گمانم او نویسنده ای به غایت انسان دوست است. اکنون او در جهان این زخم کهنه پناهندگان، تبعیدیان و مهاجران را که در جهان فراوان اند، با نیشتر قلم شکافته است.

به عنوان نخستین مترجم آثار او در ایران می خواهم بدانم که بدون تعصب بگویید که او چقدر لیاقت دریافت جایزه نوبل را داشت؟

باور می کنید وقتی این کتاب را ترجمه، بازبینی و ویرایش می کردم گاه اشک در چشمانم حلقه می زد، گاه خشمگین می شدم. گمانم همان مثل فارسی است که حق به حقدار رسید و دریافت نوبل ادبیات سزای گورنه بود.

نثر گورنه در زبان اصلی چه ویژگی هایی دارد؟

بسیار نثر شیرینی دارد اما این موضوع را هم بگویم که تنها محتوای آثار او نیست که اعجاب برانگیز است. فرم و ساختار و ساخت روایی رمان و داستان و ادبیات را به خوبی می شناسد. کتاب کاملاً و تمام قد آگاهی بخش است بدون اینکه ذره ای شعار دهد. خواننده را تا خاتمه با خود همراه می نماید و بی فایده نیست که انسانی که در زنگبار تانزانیا در 17 سالگی به انگلستان کوچ می نماید و در 33 سالگی به درجه استادی دانشگاه کنت نائل می گردد، با مجموع این تجربیات رمان هایی درخشان خلق می نماید. یعنی شگردها و پیچ و خم های روایی داستان و رمان را می شناسد. همین دلایل باعث شد که خاطره کوچ او برایم جالب و جاذب باشد و آن را ترجمه کنم. گورنه به معنای واقعی کلمه در جاده حقیقت گام برمی دارد. او به جهان ثابت کرد که صدایش وجدان های بسیاری را بیدار خواهد نمود.

آیا قصد ندارید کتاب های دیگر این نویسنده را ترجمه کنید؟

کتاب های دیگری هست که من وقت ننموده ام آنها را ترجمه کنم اما دوستانم آنها را به فارسی برگردانده اند. من این کتاب ها را در زبان فارسی ویرایش نموده ام. سه کتاب دیگر که دیدم و به دوستانم پیشنهاد کردم آنها را ترجمه نمایند، هر سه آثار شاخصی در نوع خودشان محسوب می شوند. هر سه این آثار را بانوانی فرزانه به فارسی برگردانده اند. یکی قلب شنی با ترجمه خانم نجمه رمضانی، ورای زندگی آخرین رمان گورنه است که با ترجمه شیوای خانم فرزانه حیدرنیا منتشر خواهد شد.

یکی دیگر هم آخرین هدیه است که مهوش غلامی آن را به دست ادب دوستان خواهد رساند. در هر سه کتاب با منظره ها بدیعی روبه روییم که منحصر به قلم خود گورنه است. هر سه این ترجمه ها شسته رفته است. خواندن آثار گورنه می تواند سرآغازی برای نویسندگان جوان ما باشد. وقتی آثار گورنه را می خواندم، ترجمه می کردم یا ویراستاری می کردم با خودم این شعر زیبا را زمزمه می کردم که جانا سخن از زبان ما می گویی.

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 31 شهریور 1401 بروزرسانی: 31 شهریور 1401 گردآورنده: majalepc.ir شناسه مطلب: 2035

به "واکنش جالب برنده نوبل 2021 به خبر برنده شدنش ، آموزشگاه سوئد با انتخاب این نویسنده اشتباهش را جبران کرد؛ او شاهنامه و هزار و یک شب را خوانده است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "واکنش جالب برنده نوبل 2021 به خبر برنده شدنش ، آموزشگاه سوئد با انتخاب این نویسنده اشتباهش را جبران کرد؛ او شاهنامه و هزار و یک شب را خوانده است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید