فتوحات مالی چین مقابل آمریکا
به گزارش مجله تخصصی کامپیوتر، آمریکا باید روی مهار قدرت چین و ایجاد پایه های قدرت و نظم ما متمرکز گردد؛ این گزاره ای ا ست که راش دوشی، مسوول امور چین در شورای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا به ریاست جمهوری جو بایدن در کتاب خود بازی طولانی: استراتژی کلان چین برای جابه جایی نظم آمریکایی نوشته است.
با ما همراه باشید و با تور چین از شگفت انگیزترین کشور دنیا دیدن کنید بر روی دیوار چین سلفی بگیرید، از قصر ممنوعه دیدن کنید و در خیابان شانگهای پیشرفته ترین آسیا قدم بزنید.
به گزارش دنیای اقتصاد؛ این عبارت، انتقاد تندی نسبت به دهه ها سیاست خارجی تعامل محور آمریکا در خصوص چین به تعداد می آید. این سیاست در زمان دونالد ترامپ تا حدودی رویکرد تند و جنگ طلبانه به خود گرفته بود، اما بعضی امیدوار بودند ریاست جمهوری بایدن به این آشفتگی در روابط با چین کمی سامان و نظم ببخشد؛ البته نه به اندازه محبت آمیز بودن رویکرد های باراک اوباما در خصوص پکن. گرچه بایدن از دمدمی مزاجی و تندخویی رئیس جمهور پیشین فاصله گرفته است، اما در جنبه های دیگر، سیاست سخت گیرانه تری را اتخاذ نموده و در حال پایه ریزی چارچوبی برای مقابله با خیزش چین است.
به گزارش اکونومیست، برخلاف ترامپ، به نظر می رسد بایدن به شدت نگران دنیای است که در آن، مدل اقتدارگرایانه چین غالب گردد. این نگرانی سبب می گردد بایدن در اجرای سیاست هایش در قبال چین جدی تر و مصمم تر باشد. او در 6 ماه نخست ریاست جمهوری اش در کاخ سفید، در حالی که برای بسیاری جای تعجب داشت، به اقدامات دولت چین در استان سین کیانگ برچسب نسل کشی زد و بعلاوه با همکاری متحدان آمریکا، تحریم های بیشتری علیه چین اعمال کرد. بعلاوه بایدن، ممنوعیت های ترامپ در تجارت با شرکت چینی هوآوی را حفظ کرد و در مصاحبه با متحدان خود در سراسر چین همیشه از تقابل با چین به اسم یکی از اولویت ها نام می برد.
رابطه پکن و واشنگتن را شاید بتوان به رابطه جنگ سردی تعبیر کرد، اما رابطه میان این دو تفاوت های اساسی با دوران جنگ سرد دارد؛ چرا که ادغام چین در اقتصاد دنیای غیرقابل چشم پوشی است. آمریکا نمی تواند پکن را همانند شوروی مهار کند و بایدن بر آن است تا با افزایش نفوذ آمریکا از نفوذ چین بکاهد. دولت بایدن هنگام بحث در باب استراتژی چین از ضرورت بازگرداندن عظیمی آمریکا پس از دهه ها انحطاط سخن می گوید و استدلال می نماید که ایالات متحده با سرمایه گذاری روی خود باید از موضع قدرت با چین مقابله کند.
از این رو، قانون نوآوری و رقابت ایالات متحده که در اوایل ماه ژوئن در سنای آمریکا تصویب شد، بر سرمایه گذاری برای ارتقای رقابت پذیری آمریکا تمرکز نموده است. بنا بر این طرح، 52 میلیارد دلار برای توسعه تحقیقات و ساخت نیمه هادی ها و 29 میلیارد دلار برای تامین هزینه پروژه های پیشرفته همانند روباتیک، هوش مصنوعی و سایر فناوری ها اختصاص یافته است. این بودجه بعلاوه شامل سفر به ماه هم می گردد. نیازی نیست هزینه ها به طور دقیق هدف گذاری شوند تا به اسم بخشی از سیاست در نظر گرفته شوند.
همه پیشنهاد های چند تریلیون دلاری بایدن برای زیرساخت های نرم و سخت را می توان بخشی از بازسازی سیاست با هدف تقابل با چین دانست. با همه این احوال این هزینه ها در برابر هزینه هایی که چین برای زیرساخت ها و سیاست های صنعتی خود خرج می نماید، قابل مقایسه نیست. این در حالی است که صدای واحدی از جمهوری خواهان و دموکرات ها در خصوص بسته های پیشنهادی دولت به گوش نمی رسد.
دولت بایدن تمام کوشش خود برای اتحاد میان این دو را به کار گرفته است، اما رسیدن به نقطه ای که در آن منظره فعلی چین دچار خدشه گردد، امکان پذیر نیست؛ چرا که طی 10 تا 15 سال، اقتصاد چین، عظیم ترین اقتصاد دنیا خواهد شد. از سویی سرمایه گذاری های این کشور در تحقیق و توسعه، قدرت فناوری آن را به طور فزاینده ای بیشتر خواهد نمود.
گزینه هایی که ایالات متحده برای تضعیف کوشش های چین برای بازطراحی نظم دنیای در پیش گرفته است، هزینه زیادی ندارد. از نظر نظامی این به معنای اتخاذ رویکرد بازدارندگی با انکار در مناطقی فراتر از آب هایی است که در سطح بین الملل به اسم آب های چین شناسایی شده است. بعلاوه در این راستا باید روی سلاح های پیشرفته سرمایه گذاری گردد تا از تسلط چین بر آب ها و جزایری همانند تایوان ممانعت گردد.
از منظر اقتصادی هم باید راه حل هایی در خصوص فشار بر شرکت های آمریکایی در جهت عدم تغذیه شرکت های چینی اتخاذ گردد؛ ابزاری که پیش از این ترامپ برای تقابل با هوآوی از آن بهره برده بود. از منظر سیاسی هم، اقداماتی، چون مقابله با نفوذ چین در سازمان ملل و موسسات چندملیتی پیش روی دولت آمریکا قرار گرفته است.
از آنجا که اجرایی کردن این دست استراتژی ها به همراهی شرکا نیازمند است، جمع کردن این شرکا در کنار هم، هسته مرکزی استراتژی دولت بایدن است؛ به همین علت بایدن همیشه در کوشش برای جلب نظر متحدان و دلجویی از آنان است. به همین دلیل، او به اختلاف یک ساله آمریکا با اتحادیه اروپا بر سر یارانه های شرکت هوایی ایرباس خاتمه داد و از تحریم شرکتی که مسوول ساخت خط لوله نورداستریم 2 از روسیه به آلمان بود، دست کشید. این امر نشان از آن دارد که برای دولت بایدن، همکاری با متحدان برای تقابل با چین مهم تر از تقابل با دولت مسکو است.
در ماه مارس هم، آمریکا در خصوص حضور نظامی خود در کره جنوبی توافق کرد. این کوشش ها، دستاورد هایی هم داشته است. در ماه مارس، بریتانیا، کانادا و اتحادیه اروپا با آمریکا برای اعمال تحریم علیه مقامات چینی همراه شدند و نشست جی 7 و اجلاس ناتو در ماه ژوئن، تهدید چین را به رسمیت شناختند. علاوه بر شرکا، صدا های مخالف از درون آمریکا هم به گوش می رسد. بسیاری از کسب وکار ها و موسسات اقتصادی آمریکایی در حال لابی برای حفظ دسترسی به بازار چین و کاهش کنترل روی صادرات هستند.
در 7 جولای بالغ بر 40 گروه پیشرو در نامه ای به جو بایدن، خواهان همکاری واشنگتن با پکن برای تغییرات اقلیمی شدند. به همین دلیل جود بلانچر- پژوهشگر مرکز مطالعات بین المللی و استراتژیک- بر این باور است که بایدن باید کمتر از چین سخن بگوید و صحبت های خود را به سوی دنیای که مایل به ساخت آن است، راهنمایی کند. همچنان که رئیس جمهور چین بسیار کم از آمریکا سخن می راند و زمانی که از منظره چین صحبت می نماید، اشاره ای به استراتژی آمریکا ندارد.
منبع: فرارو